آیا فراسوی راه زندگانی گریزی هست؟!…

مگر ما کارگران متعلق به این کشور نیستیم؟؟ چرا بایستی سایه تاریک شبح فقر و درماندگی در طالع نحس زندگانی کارگران تداوم نمود داسته باشد؟!

ما که به ندای زندگانیمان لبخند زدیم و شور و هیجان دل سپردن را با آغوش گرم خود پذیرفتیم و برای آباد کردن سرزمین مان، گرما و سرما و دروی از خانواده را به جان خریدیم .

شرکت های پیمانکار اینهمه ثروت را چگونه بدست آورده اند و مگر منابع طبیعی متعلق به همه مردم سرزمینمان نمی باشند و چرا و چگونه سرمایه و منابع طبیعی در جهت استثمار و تحمیق توده ها در دستان این شرکت ها بسان بهمنی فرو می غلطد و محیط زیست کشور را بازیچه سود خود کرده اند. ریزگردها نصیب ما باشد و سودهایی که وحشیانه از طبیعت گرفته شده به سفرهای اروپایی برای اینان تبدیل شود؟

نان، منش، شخصیت و حتی جان همنوعان را روسای این شرکت ها چپاول می نماید، خرابیهایی که محیط زیست را در جهت استخراج منابع و سود سرشار تجاری نابود میسازند . چه کسی پاسخگوست؟

با سپاس، وارتان خرمدین

عضو سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران۱۴/۱۲/۱۳۹۵