حرف‌ها و درد دل های یکی از کارگران پیمانکاران مجتمع گاز پارس جنوبی در عسلویه

بنده یکی از کارگران پیمانکاران مجتمع گاز پارس جنوبی در عسلویه هستم با ۱۰ سال سابقه ی کار مستمر و مطلق. خواستم بگویم ما در عسلویه با نوعی ظلم نوین مواجه هستیم در واقع برخی از کارفرمایان خودشان را در جایگاهی می بینند که خودشان را مالک نیروهای پیمانکاری دانسته و آنها را انسان هایی برای انجام هر گونه خدمات می بینند.

به دلیل خلا های قانونی، عدم اجرای صحیح قوانین و عدم نظارت صحیح در این منطقه و نبود دستورالعمل های کاری و رفتارهای بسیار ضعیف اداره ی کار و بازرسان این اداره در واقع این پیمانکاران به هر شکلی که دوست داشته باشند با کارگران رفتار کرده و از کارگران کار می کشند.

در اجرای پیمانها از ناظرانی استفاده میشود که کوچکترین اطلاعاتی در مورد قوانین کار نداشته و چون هیچ انگیزه ای هم وجود ندارد حرکتی هم جهت بدست آوردن این گونه اطلاعات انجام نمی دهند و کارفرمایان هم از این فرصت استفاده کرده و از تمام خلاهای قانون سواستفاده میکنند و حق کارگران پایمال می شود.

متاسفانه به دلیل اینکه ناظران هیچ گونه دغدغه ای در خصوص حقوق و مزایاشان ندارند تلاشی هم جهت ارتقا و بهبود حقوق و مزایای کارگران انجام نمی دهند، مگر اینکه واقعا اعتراضات به حدی برسد که کلافه شده و مجبور به عکس العمل بشوند. تا اعتراضی وجود نداشته باشد به هیچوجه تغییری وجود نخواهد داشت و اکثر اعتراضات هم با تهدید و اخراج مواجه شده است.

عدل و انصاف و عدالت در هیچ جای این منطقه وجود ندارد. اگر تنها و تنها خدمات جانبی (غیر از حقوق نیروهای رسمی) را در یک کفه ی ترازو بگذارید، بیش از ۲ برابر تمام دریافتی های کارگران پیمانکاری ها خواهد شد. کارگران پیمانکار در این منطقه باید ۲۳ روز کار ۱۲ ساعتی انجام و۷ روز استراحت و متوسط حقوق دو میلیون و پانصد دریافت کنند .ولی یک کارگر رسمی در سطوح پایین کاری حدود ۳ برابر این کارگران حقوق دریافت می کند.

از مزایای کارگران رسمی برایتان بگویم. 14 روز کار و ۱۴ روز استراحت، 5/2 روز مرخصی استحقاقی، دریافت حقوق حداقل ۳ برابری نسبت به کارگران پیمانکاری. کمپ های مسکونی با امکانات تفریحی و رفاهی کامل از قبیل رستوران، استخر، سینما، سالن های ورزشی، کتابخانه، چایخانه، سرویس های امن ایاب و ذهاب ،شرکت در مراسم های مفرح، شرکت در نمایشگاه های مختلف، استفاده از کلاسهای مختلف آموزشی، تورهای مسافرتی مختلف، تامین پرواز رفت و برگشت به محل سکونت، رستورانهای با کیفیت در محل کار، نیم چاشت های مختلف روزانه، استفاده از امکانات بیمه ای کامل شرکت نفتی، استفاده از وامهای کم بهره، وجود سیستم ارتقا شغلی منظم، پاداش های مکرر سالانه در قالب های مختلف بن کارت، کتاب، بن های نقدی خرید خدمات بازنشستگی نظام یافته، محیط های شغلی بسیار مناسب با امکانات کامل و دنیایی خدمات دیگر….. و در کنار همه ی این خدمات جا دارد از وجود صندلی های ماساژور در اتاق های کاری کارمندان هم اسم ببریم

در این فضای مسموم و پر از تبعیض دولتی و شغلی کشور چه توقعی از کارگران رسمی می رود برای حمایت همه جانبه ی دولتی جهت ارتقا معیشت کارگران پیمانکار در مقابل کارفرمایان تا دندان مسلح بدون قید و بند میتوان داشت.

عدالت در این منطقه در خون موج میزند. زبان قاصر از بیان مشکلات کارگران پیمانکاراست. بایستی به حال این تبعیضات خون گریه کرد. ظلم در این منطقه ی محروم و کمتر توسعه یافته بیداد می کند. جا دارد گوشه ای از زندگی یک کارگرپیمانکار هم گفته بشود.

ساعات کاری ۱۲ ساعته در روز و ۲۳ روز کاری مداوم. جهت استفاده از مرخصی استحقاقی باید التماس کرد.

دریافت حقوق نامنظم و بیشتر با تاخیر چند ماهه. ایاب و ذهاب به محل اسکان به عهده ی کارگر است. یکی دو روز صرف رفت و برگشت به محل سکونت اگر هم از پرواز بخواهی استفاده کنید که حقوقت رو باید دو دستی تقدیم کنی که فقط به مقصد برسی. عدم واریز حق بیمه ی کامل برابر با قوانین تامین اجتماعی، افزایش حقوق سالانه ی کمتر از قوانین کار، خوابگاه هایی با اتاق های ۴ تا ۸ نفر. غذاهایی بی کیفیت و غیرقابل مصرف و در مقابل اعتراضات جمله ی معروف «« برو خداتو شکر کن تو این اوضاع بی شغلی همین رو داری اگر اعتراض داری به سلامت آنقدر آدم بیکار هست که التماس میکنه…همینی که هست »»

متاسفانه در نبود سندیکاهای کارگری، وجود اعتیاد که پیمانکاران به آن دامن می زنند، بیکاری فزاینده و رو به رشد، کارگران ناآگاه، استخدام کارگران هم محلی توسط پیمانکاران، و بدتر از همه ناامیدی همگی دست به دست هم داده تا پیمانکاران با کارگران پروژه ای مانند برده رفتار کنند. من هنوز هم معتقدم که باید دست به دست هم بدهیم و با ایجاد رفقات های محکم در پروژه ها و گرفتن خبر از همدیگر نه تنها پیمانکاران و شرکت های بد حساب را افشا کرد، بلکه با اعتصاب یک پروژه، پروژه های دیگر هم از برادران کارگر خود حمایت کنند. تنها چاره ما متحد شدن است و بس.

رضا نایبی کارگر پروژه ای