تختی همیشه زنده است!

takhti2-217x300

امروز ۱۷ دی ، چهل و هفتمین سالگرد جهان پهلوان تختی بود و مطابق هرساله هزاران عاشق مرام او بر مزارش گرد آمدند تا ثابت کنند که :
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما
پهلوان غلامرضا تختی ۵ شهریور ۱۳۰۹ در خانی‌آباد تهران متولد شد، پدربزرگ وی فروشنده خواربار بود و در دکانش بر روی تخت بلندی می‌نشست به همین سبب در میان خانی‌آباد به حاج قلی تختی شهرت یافت همین نام بعدها به نام خانوادگی آنها تبدیل شد.


تختی کشتی گیری است که در سه وزن مختلف صاحب مدال جهانی و المپیک شد(جهان ۱۹۵۱ و المپیک ۱۹۵۲ در وزن ۷۹ کیلوگرم، المپیک ۱۹۵۶ و جهانی ۱۹۶۰ در ۸۷ کیلوگرم و مسابقات جهانی ۱۹۶۲ در وزن ۹۷ کیلوگرم) وی نخستین ورزشکار ایرانی است که در سه دوره از مسابقات المپیک به مدال رسیده است. اگر چه این بچه جنوب شهر افتخارات زیادی را برای کشور و مردمش کسب کرد و مشهور شد اما به سبب کارهای مردمی اش بود که محبوب شد و در دلها جای گرفت.

۱۰ شهریور سال ۱۳۴۱ زلزله‌ای به بزرگی ۷٫۲ ریشتر بویین زهرا و روستاهای اطراف آن را لرزاند و بیش از ۲۰ هزار کشته و ویرانی‌های بسیار بر جای گذاشت. جهان پهلوان تختی ، پس از مشاهده تعلل دولت و دزدی از اموال فرستاده شده به زلزله زدگان که توسط مامورین دولتی صورت می گرفت، بار دیگر به میدان آمد و با یک کامیون و بلندگو به محله‌های پر جمعیت تهران رفت و از آنها طلب کمک کرد. دیری نپایید که مقدار زیادی کمک‌های مردمی جمع شدو توسط آقا تختی برای سیل زدگان فرستاده شد. تنها این کار تختی نبود که زبانزد مردم شد. او به بسیاری از خانواده های فقیر کمک مالی می کرد ، به خانواده های زندانیان سیاسی مدد می رساند و غمخوار آنان بود.تختی قهرمان مردم بود و در میان قلب‌های آنان جای داشت. محبوبیت او خانواده سلطنتی و ساواک را نگران می کرد. تختی هیچگاه به خاندان سلطنتی سرخم نکرد و سرفرازی را بالاترین افتخارمی دانست. در آخرین حضورش در ورزشگاه که برای دیدن کشتی آمده بود مردم به پا خاستند و از پهلوان محبوب خود استقبال کرده و به احترام او همه کشتی ها را قطع کردند. شاهپور غلامرضا پهلوی برادر عیاش و هرزه شاه که قبل از او برای دیدن کشتی آمده بود با بی اعتنایی مردم مواجه شده بود. این برای پهلوی های حسود و بی شخصیت عذابی سخت بود. این خانواده در کشتن آزادیخواهان و مبارزین کارنامه ای سیاه داشت. به عنوان مثال اشرف پهلوی هرجایی و رییس مواد مخدر ایران به دلیل کینه ای که از کریم پور شیرازی روزنامه نگار داشت دستور داد تا او را دستگیر کرده و در زندان با نفت به آتش بکشند و تا این بیمار روانی احساس آرامش کند. ترس رژیم شاه از پهلوان تختی تا بدانجا رسوخ کرده بود که با فشار افکار مردمی حاضر شد تختی را به مسابقات تولیدوی آمریکا روانه کند. دراردوی تمرینات آماده سازی مسابقات جهانی کشتی ،هیچ کس حاضر نشد حریف تمرینی تختی باشد و از روی ناچاری تختی تنهایی تمرین می کرد.کشتی گیران صاحب نام آن روز روحیه ورزشکاری را به پول اعلاحضرت همایونی فروختند و به پهلوان محبوب مردم ایران در تمرینات بی اعتنایی کردند. تختی در این مسابقات ۱۳دهم شد. ورزشکارانی که بویی از جوانمردی نبرده بودند با ساک ها و چمدان های پُر از سوغاتی به ایران باز می گشتند و تختی پهلوان فقط با یک قیچی باغبانی. آنچه که رژیم پهلوان کُش پهلوی انتظار داشت رخ نداد و مردم به استقبال ورزشکار همیشه محبوب تاریخ ایران رفته او را روی دوش خود گرفتند و فریاد زدند :« تختی اول بشی ، آخر بشی دُوست داریم » و تختی مزد مردمی بودن خود را گرفت و عشق مردم را به جای مدال های شاه به سینه زد.
در صبحگاه ۱۷ دی سال ۱۳۴۶ خبر مرگ تختی در سراسر تهران و ایران پخش شد و ساعتی بعد تهران تعطیل ، و هزاران نفر از مردم تهران پزشک قانونی را محاصره کردند این در حالی بود که روزنامه‌های وابسته به رژیم شاهنشاهی شهادت جهان پهلوان را خودکشی، آن هم به خاطر مشکلات خانوادگی اعلام کردند. هرگز مردم ایران باور نکردند که تختی خودکشی کرده است .هرچند که در سالهای اخیر هم بعضی از کارگردانان تلاش کردند با ساخت فیلمی در مورد مرگ تختی چنین القا کنند که خودکشی حقیقت دارد. در میان تیترهای مختلف روزنامه‌های آن زمان تیتر یکی از نشریه‌های طنز آن زمان بسیار جالب و متناسب با اوضاع بود که نوشته بود ، تختی را خودکشی کردند. تشییع پیکر این قهرمان مردمی به تظاهراتی علیه رژیم پهلوان کُش پهلوی بدل شد.
به دنبال شنیدن خبر درگذشت غلامرضا تختی ۷ تن در شهرهای مختلف ایران خودکشی کردند و فاجعه بارترین آنها کشته شدن یک قصاب در کرمانشاه بود .او در متنی که آن را به شیشه مغازه خود چسباند نوشته بود: جهان ، بی جهان پهلوان ماندنی نیست .
کشتی گیران صاحب نام زیادی را بعد و قبل از جهان پهلوان غلامرضاتختی، کشور عزیزمان ایران به خود دیده و همانهایی که در اردوی جهانی تولیدو به او نامهربانی کردند هم مدال های رنگارنگ زیادی برای کشورمان کسب کردند ، اما فقط تختی جاودانه شد. شاه و خانواده اش با خفت و بدنامی از ایران فرار کردند و در غربت و تنهایی مُردند و کسی یادشان نمی کند ، اما هر ساله مردم عاشق ایران بدون اینکه کسی به یادشان بیاورد از سراسر ایران بر مزار او گرد می آیند تا از پهلوان خود یاد کنند و او را ارج نهند.
زندگی چیست؟ عشق ورزیدن
زندگی را به عشق بخشیدن
زنده است آنکه عشق می ورزد
دل وجان را به عشق می بخشد
عشق شادی ست
عشق آزادی ست
عشق سرحد آدمی زادی ست.

مازیار گیلانی نژاد
۱۳۹۳/۱۰/۱۷