به مناسبت خیزش کارگران پروژه ای!

از خرداد ماه امسال عقب افتادن حقوق کارگران باعث اعتراضات و اعتصابات کارگران پروژه ای گردید. در ٢٩ شهریور در خصوص سایت ٢ پتروشیمی بوشهر نوشتیم:«شرکت های خلافکار دیگری که قبلن گزارش شان را داده ایم به این قرار هستند: شرکت روژین صنعت، شرکت کیسون، شرکت جهان پارس، شرکت ستاره تاراز، شرکت ماشین سازی اراک. در شرکت ستاره تاراز بیش از ٣ ماه است که بیمه کارگران رد نشده و سابقه کارگران سوخت خواهد شد.» با آنکه ١١ اردیبهشت امسال و به دعوت شرکت سازه پاد بزرگترین شرکت مستقر در پتروشیمی بوشهر نماینده ٢٠٠٠ کارگر پروژه ای آقای گیلانی نژاد در جلسه ای با حضور مدیر منطقه ویژه و بازرس این منطقه و نماینده شرکت سازه پاد و یکی از پیمانکاران، قول دادند که قوانین کمپین ٣٠/١٠ را رعایت کرده و حقوق ها عقب نیفتد اما بدقولی ها ادامه یافت. در تابستان ناگهان تمامی قیمت کالاها به بیش از ٤ برابر افزایش یافت و باعث خالی تر شدن سفره های کارگران گشت. در همین حال مذاکرات و گزارش های نماینده کارگران پروژه ای به وزارت کار و بازرسی شرکت نفت در خصوص اجحافات پیمانکاران و بهبود وضعیت حقوقی و رفاهی کارگران پروژه ای، بی نتیجه ماند.


ملتهب شدن جامعه با کشته شدن مهسا امینی و تحت تاثیر قرار گرفتن جامعه کارگری، فضایی را به وجود آورد که به اعتصابات فاز ١٤ کنگان و سایت ١ و ٢ پتروشیمی بوشهر منجر شد. اعتصاب در اعتراض به عقب افتادن حقوق ها در پتروشیمی هنگام آغاز گشت اما در روز بعد و با آمدن نیروهای انتظامی، این اعتصاب به سمت همدلی با جنبش آزادیخواهی رفت. ٥ هزار کارگر پروژه ای در سایت 1و2 پتروشیمی بوشهر با راهپیمایی از درب شرقی به درب غربی و دادن شعارهای آزادیخواهانه و همچنین با خبر آمدن نیروهای دیگر انتظامی به سمت سایت، اقدام به سرنگون کردن یک تانکر در وسط جاده نمودند.

در روز سوم و با واریز شدن حقوق های عقب افتاده و آمدن مسوولین امنیتی به سایت و گفتگو با کارگران و قول اکید که دیگر حقوق ها عقب نخواهد افتاد کارگران را ترغیب به رفتن به سرکار نمودند.

در پتروشیمی دنا اعتصاب ٤ روز طول کشید و فقط تعداد کمی از جوشکاران به سرکار رفته مابقی کارگران همچنان در اعتصاب ماندند. در پتروشیمی مبین درگیری و آتش سوزی رخداد و شایع بود که یک کارگر ایذه ای به نام نوروزی در درگیری کشته شده که هنوز این خبر تایید نشده است. در فاز ١٤ نیروهای امنیتی برای تحت تاثیر قراردادن کارگران به خوابگاههای شرکت پایندان رفته از حوادث رخ داده به نوعی دلجویی کرده و حتا این مسوول امنیتی اقدام به بوسیدن کارگران کرده تا بیشتر تحت تاثیر قرار گیرند و به سرکار برگردند. در میان کارگران شایع است که حقوق ها از سوی نیروهای امنیتی پرداخت شده تا زودتر موضوع را جمع کنند.

آنچه در این میان به چشم می خورد این است که 5 هزار کارگر پتروشیمی بوشهر هیچ خسارتی به تاسیسات نزده و با راهپیمایی خود خشمشان را از وضعیت جامعه نشان داده اند. ٦ سال کار مستمر در میان کارگران پروژه ای از سوی آموزشگران سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران و انجام ٢ اعتصاب بزرگ در سالهای ١٣٩٩ و ١٤٠٠ ، کارگران را به سطحی رسانده که می توانند با راهپیمایی تحسین برانگیز خود مکنونات قلبی و فکری خود را اینچنین به نمایش بگذارند. در حالی که قبل از این سالها کوچکترین اعتصاب با درگیری و خرابی هایی خاتمه می یافت و دستاوردی هم نداشت.

جامعه ملتهب است. محدود کردن آزادی های به حق کارگران از جمله داشتن سندیکا و فعالیت سندیکایی، گردن کلفتی پیمانکاران متخلف، نادیده گرفتن این تخلفات از سوی بازرسی های وزارت کار و نفت، رد شدن لیست بیمه کارگران متخصص با عنوان کارگر ساده، خوابگاههای پر از ساس و کثیف، همگی به این خشم منجر شد. آزادی کارگران دستگیر شده و برگشتن به سرکار با حمایت کارگران پروژه ای و سندیکا، فصل نوینی از مبارزات کارگران را رقم زد. تا قبل از این، کارگر معترض با بلک لیست و اخراج از پروژه ها روبرو بود.

کارگران در این ٣ روز تجربه دیگری را فرا گرفته و به مرحله عالی تری از اعتراض دست یافتند. آنان آموختند که سندیکا واقعن مدرسه دائمی آموزش کارگران است و با به کارگیری آموزه های سندیکایی و گوش فرا دادن به کارگران با تجربه سندیکایی می توان چنین سربلند از میدان مبارزه بیرون آمد.