تظاهر به حمایت از توانمندی های بومی در شرکت ملی صنایع مس ایران

به بهانه ی سومین نمایشگاه توانمندی ها و نیازمندی های مجتمع مس سرچشمه رفسنجان

در ماهی که گذشت، در پایان زمستان 1401، سومین نمایشگاه توانمندی های منطقه ای مجتمع مس سرچشمه برگزار شد. مبنای این نمایش، معرفی شرکت مس بود به عنوان حامیِ صنعتگران و تولید کنندگان منطقه ای. برخی سازندگان و تولید کنندگان از منطقه در این نمایشگاه غرفه هایی با ارائه ی نمونه های موفقیت های شان تشکیل داده بودند.
فضای نمایشگاه در دانشگاه ولی عصر رفسنجان به عنوان یک محیط علمی و نه صنعتی، ظاهرا شروعِ صحنه سازیِ این نمایش بود. اینجا خبری از صنعت و یک فضای صنعتی نیست. تنها دکورهای درگاه ورودی و بنرهای پر زرق و برق، نورپردازی خیره کننده و صفحه نمایش هایی که فتوحاتِ این غول سرمایه را در مقابل تولیدکنندگان کوچک در قالب فیلم نشان می دادند، به چشم می آمدند.
رنگ غالبِ نارنجیِ مسین در کف و حاشیه ی دیوارها و پرچم ها، نمایش انحصاری و تام و تمامِ این کارفرمای کم توجه به صنعت بومی را بازنمایی می کرد.

غرفه ی مرکزی با پیشخوان های باز و لباس های مدیریتی رنگ از معاونت مهندسی مجتمع مس سرچشمه در مرکز نمایشگاه، از هر نقطه ای دیده می شد. ظاهرا به هیچ ترتیبی نمی شد کم توجهی اربابِ سرمایه را نسبت به زحمتکشانِ صنعتگرِ بومی نادیده گرفت حتا اگر ظاهر این نمایش، معرفیِ همین صنعتگرانِ پرتلاش بوده باشد.
طی مصاحبه های انجام شده از طرف گزارشگر پیام سندیکا با شرکت های نسبتا کوچکِ دعوت شده به این نمایشگاه، پرده از بی توجهی های شرکت مس به صنعتگران بومی برداشته شد.
برون سپاری کار به این شرکت های پرتوان و کم بنیه از نظر مالی فقط در حد همین نمایش است. فرصتی حتا برای رقابت به شرکت های کوچک داده نمی شود. پروپوزال های عظیمی که شرکت های کوچک تهیه می کنند و طرح را به تولیدِ نمونه های موفق می رسانند؛ و ناگهان طی فرآیندی نا معلوم، تولید انبوه از این شرکت ها گرفته شده و به تولیدکنندگانِ بزرگتر وغیر بومی سپرده می شوند.
به تاکیدِ همین صنعتگرانِ کوچکتر، ظاهرا هیچ دلیلی جز زد و بندهای سازمانی و پشتوانه ی کم مالیِ این صنعتگرانِ کوچک برای حذف شان وجود ندارد. نمونه های متعددی از این مکانیزم آلوده در گفت و شنود های ما وجود داشت.
کسانی که با ساختار داخلیِ پروژه های شرکت مس آشنایی بیشتری دارند می دانند که چندین شرکت شبه دولتیِ اقماری در اینجا وجود دارند، اسامی ای مثلِ شرکت های “سرمایه گذاری” ، ” نیپک” ، “فناوران پارسیان” و از این دست… . عمدتا اینها به شکلی شبه دولتی و با ساختاری لَخت و صُلب اداره می شوند؛ ولی تمام پروژه های مهمِ شرکت مس در درجه ی اول متعلق به همین شرکت هاست. در همه ی زمان ها این شرکت ها تعداد زیادی از اَبَر پروژه های مس را با عناوینِ مختلفِ پیمانکار و مشاور، تسخیر می کنند. عجیب است که عمدتا پروژه های این شرکت ها با سال ها تاخیر به فرجام می رسند و انواع و اقسامِ دوباره کاری ها و ترک تشریفات ها و الحاقیه های مالی را به پروژه ها شان تحمیل می کنند. مجموعه ی مدیریت این شرکت ها تشکیل شده از مدیرانِ دولتیِ بازنشسته ی خودِ شرکت مس و یا سفارشاتِ سفت و سختی از جانب سازمان های نظامی! … ظاهرا همه چیز موجه است؛ ولی در باطن، سالهاست که وضع به همین منوالِ معیوب اداره می شود.
حال، صنعتگرانِ کوچک و خلاق ما در بینِ این ساز و کارِ آلوده، مدتهاست که عملا حذف می شوند و یا به شکل دست دوم فقط در حدی کار دارند که زنده بمانند و هر روز کوچک و کوچکتر شوند و نمایشگاه های این چنینی صرفا نمایشِ کم رنگی ست از لاپوشانیِ یک پشتِ پرده ی ناعادلانه!
می توان اشاره کرد که کم توجهی به این صنایع کوچک و عمدتا نوپا تبعات زیان باری را با خود به همراه خواهد آورد. بدین معنا که عدم توجه به این مهم، امکان افزایش میزان اشتغال نیروی انسانی در منطقه را از بین خواهد بُرد؛ گردش مالی و افزایش نقدینگی در منطقه کاهش خواهد یافت و امکان ایجاد مجموعه های بومی با ظرفیت تولید بالا در آینده را از منطقه خواهد گرفت که هر یک از این عوامل، معضلات بزرگتری همچون توسعه ی فقر و بیکاری، زایل شدن استعداد های قابل رشدِ بومی، افزایش مهاجرت های غیر ضروری به منطقه و … را در آینده با خود به همراه خواهند آورد.

گزارشگر پیام سندیکا – مجتمع مس سرچشمه