سرپیام نشریه پیام سندیکا، پیام آور سندیکاهای کارگری ایران شماره 44 بهمن 1394

سرپیام

کارگران بسیاری از ما می پرسند اکنون با رفع رسمی تحریم ها چه خواهد شد؟ پولهای بلوکه شده که حالا آزاد شده اند به چه مصرفی خواهد رسید؟ دستمزدها و مسایل کارگری به چه سمتی خواهد رفت؟

آنچه این روزها از دولت و کارفرمایان سر می زند بهترین تحلیل برای توضیح پرسش های بالاست. سالهاست حقوق کارگران به عقب می افتد و کارفرمایان با سود دستمزدهای نپرداخته به کارگران به درآمدی قابل توجه رسیده اند و این به یکی از شگردهای کارفرمایان تبدیل شده است. بعضی از آنان هم در ماههای آخر قراردادشان با کارگران سنوات و بیمه کارگران و دستمزدشان را نمی پردازند. کافی است به خبرهای هر روزه از عسلویه و مناطق نفت خیز و فازهای 23 و 24 و 19 توجه کنیم که هر روز کارگران یک فاز به دلیل پرداخت نشدن حقوق چند ماه اشان دست به اعتصاب می زنند.

حتا شهرداری تهران هم از پرداخت حقوق یکماه عقب افتاده رانندگان شرکت واحد طی دوماه آذر و دی خودداری می کند. در آخرین خبر عقب افتادن 5 ماهه حقوق کارگران صداری بهشهر را می توان ذکر کرد. از طرف دیگر بیکارسازی و بستن کارخانه های مختلف، نشان از رویکرد دولتها در این زمینه دارد. امسال 38 واحد تولیدی دیگر در استان همدان بسته شدند. در همین حال فشار بر کارگران برای عدم اعتراض به ظلم های کارفرمایان هر روز بیشتر می شود. کارفرمای نیرپارس به کارگران فشار می آورد تا وضعیت استخدامی شان را به نفع خود تغییر بدهد. مدیر کارخانه پلی اکریل اصفهان حقوق کارگران را پرداخت نمی کند در عوض آن ها را به بانک ها روانه می کند تا از بانک وام بگیرند و بعد با دستمزدشان اقساط این وام را پرداخت کنند. پررویی تا چه حد؟

نماینده گان کارگران جان به لب رسیده سیمان درود را که مسوول کانون شوراهای اسلامی کار استان و اعضای شورای اسلامی کارخانه نیز در بین شان است به تعداد 12 نفر دستگیر می کنند و پس از 5 روز تازه با وثیقه آزاد می کنند تا بعد مانند9 نماینده کارگران  معدن بافق به دلیل اخلال در نظم و جلوگیری از تولید به دادگاه انقلاب ببرند. کارگران عسلویه در فاز های 23 و 24 که 5 ماه حقوق نگرفته اند، اعتراض کرده و توسط پلیس دستگیر می شوند و سپس با هماهنگی با کارفرمایان از منطقه عسلویه اخراج میشوند و یا بقول کارگران بلک لیست می شوند و دیگر تا آخر عمر نمی توانند به عسلویه برگردند.در تهران رادیو لوژیست ها اعتراض می کنند و بازداشت می شوند. کارگران سندیکایی همچون ابراهیم مددی که سازماندهنده اعتراضات کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است را به دادگاه انقلاب می برند تا به زندان برگردانند و کارگران از داشتن چنین رهبر کارآزموده ای بی نصیب و بی یاور بمانند.همه این برخورد ها دارای پیامی است برای کارگران ایران:

ظلم و رنج بیشتر برای خانواده های زحمتکشان. مهیا کردن کارگرانی مطیع برای کارفرمایان

در برنامه توسعه ششم موادی را برای کم کردن دستمزد کارگران گنجانده بودند تا کارفرمایان با اخراج کارگران قدیمی و استخدام کارگران زیر 29 سال بتوانند 75 درصد حداقل حقوق را به این جوانان بدهند. و یا سن بازنشستگی را به 65 سال برسانند. که با اعتراض جنبش کارگری عقب نشینی کرده و این مواد را حذف کردند .

از طرف دیگر با اعلام تورم 13 درصدی می خواهند حقوق کارگران را به همین مقدارافزایش دهند. جلسات ستاد ویژه دستمزد در خاموشی کامل برگزار می شود و حتا به خبرنگاران هم توضیحی داده نمی شود. افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان را 12 درصد اعلام می کنند تا کارگران آماده گی ذهنی برای همین مقدار افزایش حداقلی باشند. در حالی که نوبخت معاون رییس جمهور از افزایش حقوق کارکنان حاکمیتی به 35 درصد سخن می گوید. احتمالا شکم این افراد از شکم خانواده های زحمتکشان بزرگتر است که باید این مقدار افزایش پیدا کند.

رییس جمهور مژده ای هم به مردم داده است که پس از رفع تحریم ها آموزش و پرورش و بهداشت به بخش خصوصی واگذار خواهد شد. یعنی از این پس «پول داری درمان شو ، نداری بمیر» شعار بیمارستان ها خواهد بود. « پول داری درس بخوان، نداری به ارتش بیکاران ملحق شو» هم شعار مدارس. نمی دانیم آقای رییس جمهور که در آلمان مدتی زندگی می کرده است در آن کشور ندیده که بهداشت و سلامت مردم را نباید به دست سودجویان داد. روحانی در اروپا چه درسی خوانده است که این چنین به مردم کشورش ظلم روا می دارد؟

چرا دولت به کارفرمایان فشار نمی آورد تا حقوق ناچیز کارگران را به موقع بدهند؟ چرا به مجلس نمی گوید که قانونی تدوین شود برای کارفرمایانی که حقوق کارگران را دیر پرداخت می کنند جریمه ای تعلق بگیرد؟ آیا اقتصادنان دولت کم شدن قدرت خرید مردم را نمی بینند و یا نمی خواهند ببینند؟ چرا دولت به وزیرکارش نمی گوید عوض این سمینار و آن جلسه، برو ببین کارگران چه می گویند و مشکلشان را حل کن؟ چرا به دادگستری و وزارت اطلاعات دستور نمی دهد تا در اختلاف کارگران و کارفرمایان دخالت نکنند؟ چرا دولت می خواهد بهداشت و آموزش و پرورش را برخلاف قانون اساسی پولی کند و از وظیفه خود که رایگان کردن بهداشت و آموزش است شانه خالی می کند؟

خواهران و برادران کارگر خود قضاوت کنید که پس از تحریم ها چه برسر ما خواهد آمد.    

تحریریه پیام سندیکا