مشکلات پیش روی کارخانه هفت تپه از نگاه رضا رخشان

بیش از سه هزار کارگر فصلی نی بری ، تنها امیدشان اینست که با شروع بهره برداری از مزارع هفت تپه که امسال بیش از چهل روز تاخیر داشته ایم به کار مشغول بشوند و نانی برای زن و بچه اشان دربیاروند. سه هزار خانوار. بنظر شما چه کسانی از این اتفاق، یعنی عدم شروع بهره برداری شکر و عدم مشغول بکار این عده بسیار زیاد، سود می برند؟

در مورد شروع بکار در هفت تپه، بسیاری اند کسانی که چیزی نمی دانند برای انجام این کار که بسیار هم دیر شده است لازمست که تمامی هفت تپه مشغول بکار گردد. ضمن اینکه بیش از سه هزار کارگر دیگر هم برای امرار معاش ، منتظر شروع به کار هستند که کارشان فصلیست و ربطی به دیگر کارگران ندارد.

ایکاش هر کدام از دوستان بجای این حمایتها و درج اخبار هفت تپه، یکساعت در مورد اینکه، هفت تپه کجاست؟ تعداد و نوع کار در آنجا تحقیق می کردند

این پیام یکی از کارگران هفت تپه است، لطفن دقت کنید که مشکلات چیستند:

?سلام آقا رضا اینجا منازل شصت دستگاهه تورو خدا ببین چه بلایی سر ما اومده آخه من نمی‌دونم کارگران خدمات برای چی ول کردن و به اسم اعتصاب دارن خوش میگذرونن خواهش میکنم کارگران خدمات بیان کارشون رو انجام بدن که این کار از اعتصاب هم مهمتره

این وضعیت فعلی نظافت و بهداشت خیابانهای هفت تپه است.

یک چیز دیگر، کارخانجاتی نظیر کاغذسازی پارس و حریر پارس با بیش از هزار کارگر، از صنایع جانبی هفت تپه هستند و درصورت عدم شروع بکار هفت تپه و یا تعطیلی هفت تپه از بین میروند. اینها بخشی از پیچیدگی کار در هفت تپه است.

در هفت تپه ما با موجود زنده ای بنام نیشکر مواجه ایم که زمانهای مشخصی برای کاشت و داشت و برداشت وجود دارد که گذشت زمان محصول را خراب میکند که متاسفانه آنچنان تبعات ویرانگری دارد که فکر کردن به آن سخت است. نکته دیگر، با پرداخت دو حقوق، اعتبار اعتصاب در نزد خود کارگران هم زیر سئوال رفته است.

اکنون در یک بن بست قرار گرفته ایم الان زمینه برای سرکوب خشن افزایش یافته است که امیدوارم به آن مرحله نرسیم چون ابزار سرکوب همیشه در خدمت سرمایه است و طبق تجارب قبلی خیلی ها ممکنست که دراین میان زندانی و اخراج بشوند و کارفرما در شرکت، حکومت پلیسی ایجاد کند. الان میشود که چندین مطالبه کارگری را از او گرفت. اما تجربه ۸۷ میگوید که دخالت ابزار سرکوب، کارگران را در موقعیت دفاعی قرار میدهد و آنوقت کارفرما به معیشت کارگر با بهانه های مختلف حمله میکند. من با اعتصاب کوتاه مدت موافقم. اما با تناوب. الان با توجه به بحران خشکسالی، پایین بودن قیمت شکر، و مافیای شکر، دولت و خیلی های دیگر از بسته شدن هفت تپه خوشحال خواهند شد. تازه بنفع کارفرما هم هست. فقط۲۴هزار هکتار زمین هفت تپه را اجاره بدهد سالانه دویست سیصد میلیارد سود خالص بی زحمت گیرش خواهد آمد. متاسفانه بازنشستگیهای زیان آور و رفتن کارگران قدیمی، این رفقای جدید که اکثریت را دارند و کل سابقه کاریشان دو سال هم نمیشود این ضرورتها و ملزمات و دشواریها در هفت تپه را درک نمی کنند. لازمست که آموزش کارگری داشته باشیم.

در هفت تپه طیف های گوناگونی حضور دارند . اتفاقا این هنر فعال کارگریست که بتواند همه کارگران با طیف های مختلف را حول مسائل معیشتی متحد سازد. در مورد هفت تپه بیشتر از نود درصد کارگران ، ادمهای معمولی و کم سواد اند خانواده شهید هستند. خود اسماعیل بخشی، عمویش و دایی اش شهید هستند.

در مورد هفت تپه و مشکلاتش باید کارگران قدیمی و کوشندگان کارگری هفت تپه  نظر بدهند تا بتوان با درایت آن را حل کرد.

رضا رخشان عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه