افزایش دستمزد، شیب تند گرانی، وظایف سندیکا!

شورای عالی کار سال گذشته حداقل دستمزد کارگران را بر حسب تورم سال ١٤٠٠ افزایشی ۵۷.۴ درصد برای سال ١٤٠١ داد. نمایندگان کارگری حاضر در این شورا از این تصویب خوشحال و راضی بودند. آنچه آنها ندیدند سیاست های اقتصادی و تحولات سیاسی است که در کشور رخ می دهد. اگر فعالان کارگری تحلیل درستی از وقایع سیاسی جامعه نداشته باشند، قادر به پیش بینی تحولات اقتصادی نخواهند بود. سیاست های ضد کارگری نئولیبرالیسم که به دنبال حذف خدمات اجتماعی و پایین نگاه داشتن دستمزدها و سرکوب سندیکاهای کارگری و حذف فعالان آن است، سیاستی جهانی است که می بایست کوشندگان کارگری آن را در مبارزات خود همیشه لحاظ کنند. به همین دلیل وقتی۵۷.۴ درصد افزایش حقوق برای حداقل بگیران و حدودن ۴۰ درصد افزایش هم برای سایر سطوح در نظر گرفته می شود می بایست کوشندگان را به فکر وا دارد که در پشت این خاصه خرجی!!! چه ترفندی نهفته است.

١- ۵۷.۴ درصد مبلغ زیادی نیست. چرا؟ چون در سال ١٤٠٠ فقط سیب زمینی که قوت بیشتر مردم زحمتکش است از ٢٠٠٠ تومان به ٨٠٠٠ تومان رسید، میوه از ۶ هزار تومان به ۲۶ هزار تومان افزایش یافت. به درمان و مسکن نمی پردازیم که مثنوی هفتاد من نشود.

٢- سبد معیشتی که آقایان نماینده کارگر طراحی و محاسبه کرده بودند نزدیک به ٩ میلیون بود که با این افزایش هنوز ٥/٢ میلیون تومان (اگر کارفرماها حقوق ها را درست پرداخت کنند) با گفته آنان فاصله دارد.

٣-خط فقر از ١٦ میلیون تومان در سال ١٤٠٠ به سمت ٢٠ میلیون طبق گفته آقایان دکتر حسین راغفر و فرشاد مومنی استادان دانشگاه زهرا فراتر رفته است. یعنی هنوز هم زحمتکشان ٤ برابر زیر خط فقر حقوق می گیرند که با اصول قانون کار و قانون اساسی در تضاد است.

٤- واقعیتی که هیچکس صدایش را در نمی آورد این است که این ٤/٥ درصد متعلق به تورم سال گذشته است که زحمتکشان می بایست امروز در سال ١٤٠١ خرج کنند. هر ساله دستمزدها بر حسب تورم سال گذشته تعیین می شود و زحمتکشان همیشه یک سال عقب تر از تورم موجود، باید دستمزد بگیرند وهزینه پرداخت کنند.

با کنار گذاشتن ارز ٤٢٠٠ تومانی و آزاد سازی کالاها اتفاقی که می افتد، این است که مردم ایران از این به بعد باید با دلار ٢٨ هزار تومانی خرید کنند. برای مثال در مترو صادقیه تهران ساندویچ های بی کیفیت و ارزانی که مشتری هایش اعضای فقیر جامعه هستند، فروخته می شود. در سال گذشته این ساندویچ ها با مبلغ ١٠ هزار تومان فروخته می شد که امروز به ٢٠ هزار تومان افزایش یافته است. یعنی کارگر گرسنه ای که می خواهد کمترین پول را برای سیر کردن شکم خود بدهد، دیگر نمی تواند چنین کند.

دیروز یک قوطی پنیر ١٨٠٠٠ تومان قیمت داشت که با ارز آزاد به ٣٧ هزار تومان رسیده است. اگر یک خانواده ی کارگری سه نفره بخواهد فقط نان و پنیر بخورد برای سه وعده اش ٩٠ هزار تومان برای پنیر و ١٨ هزار تومان هم برای نان سه وعده بشود جمعن می بایست روزانه ١٠٨ هزار تومان هزینه کند. در حالی که دستمزد روزانه اش طبق فرمایش وزارت کار و نمایندگان زرنگ کارگری!!! ١٧١ هزار تومان تعریف شده است. امروز روغن در بازار نایاب، سیب زمینی کیلویی ١٣ هزار تومان، میوه ٢٢ هزار تومان و طبق قیمت گذاری دولت، ماکارونی ٩٠٠ گرمی ٣٤ هزار تومان شده است. یعنی با این افزایش دستمزد، کارگر باید در بیغوله زندگی کند، بیمار شد بمیرد. تازه این برای خانواده هایی است که پدرخانواده شغلی دارد و کارفرمای با انصافش سر موقع حقوقش را پرداخت می کند.

می دانیم که ٤٠ درصد کارگران طبق مصوبه وزارت کار حقوق نمی گیرند و بیشتر کارگران، حقوقشان هم عقب می افتد. از پروژه های نفت و گاز و نیروگاهی تا پیمانکاری های بیمارستان ها و کارفرمایان کوچک. در برنامه عصر جدید شبکه سوم تلویزیون که در ١٠ فروردین ماه پخش شد، در اتفاقی نادر شرکت کننده ی کارگری در میان حیرت همگان گفت که:« در اصفهان در یک فروشگاه لوازم خانگی کار می کند و حقوق ماهانه اش ١ میلیون ٣٠٠ هزار تومان است. مادرش هم ١میلیون ٢٠٠ هزار تومان دریافتی دارد و برادرش هم که خیلی فعال است ماهی ١ میلیون ٨٠٠ هزار تومان حقوق می گیرد» یعنی این خانواده ٤ میلیون و ٣٠٠ هزار تومان درآمد دارد و برای اجاره خانه ٣ میلیون هم پرداخت می کنند. این زندگی ای است که سیاست های ضد کارگری برای زحمتکشان رقم زده است.

اتحادیه گوشت فروشان در همین ماه اعلام کرد فروش گوشت ٥٠ درصد افت داشته است. اتحادیه تولید کنندگان لبنی نیز از کاهش ٧٠ درصدی مصرف لبنیات خبر داد. با گران شدن محصولات پاک کننده هم نظافتی نخواهد بود تا نشانه ایمان باشد.

توفان گرانی ها آغاز شده و وظیفه همه ی کنشگران کارگری، مقابله جدی با این داس مرگ است. برای مقابله با این توفان مرگ خیز باید از همه شیوه های اعتراضی استفاده کرد. از نامه نگاری و پیگیری مجدانه آن تا مذاکرات رو در رو و تظاهرات میدانی و همبستگی با همه گردان های زحمتکشان از جمله آموزگاران، کشاورزان، پرستاران…

بر علیه این سیاست های مرگ آور که همچون داس مرگ برای زحمتکشان و فقرا تیز شده است و عامدانه به کار گرفته می شود، باید متحد شد! با پراکندن آگاهی و سازماندهی خانواده های کارگری، اجازه ربودن نان از سفره مان را نخواهیم داد! کوشندگان کارگری در هر جایی که امکان تبلیغ و افشای این سیاست های فریبکارانه را دارند، باید حضور داشته و زحمتکشان را آگاه کنند.

برابر ندیدن انسانها و درجه بندی کردن انسانها به درجه ١ و ٢ و ٣ و.. اساس تفکر و سیاست های نئولیبرالی است. کارگران برای این سیاست ابزارهایی هستند که پس از مصرف باید دور انداخته شوند. این دیدگاه غیرانسانی اصلی است که در مذاکرات مزدی به شدت از سوی دولت و کارفرمایان رعایت می شود و به سیاست غالب دولت ها تبدیل شده است.

با همبستگی و اتحاد می توان و باید امپراطوری فریب و ضد کارگری را به عقب راند.

سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران ٢٢ اردیبهشت ١٤٠١