Archive for سپتامبر 2023

هشدار به پیمانکاران و شرکت های نفت و گاز!

بدین وسیله به همه پیمانکاران و شرکت هایی که کارگران افغانی را جایگزین کارگران ایرانی می کنند هشدار می دهیم که بیش از این به نارضایتی کارگران ایرانی دامن نزنید و تنش را به کارگاهها تحمیل نکنید.

می دانیم که کارگران افغانی با عقب افتادن چند ماهه دستمزدشان، ارزانتر کارکردن، بدون رعایت ایمنی کار کردن مشکلی نداشته و برای شما سودهای سرشاری دارند اما ظلم به هر کارگر چه افغانی و چه ایرانی از دید سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران خطایی نابخشودنی است. لذا به شما فرصت می دهیم تا آخر شهریور کارگران افغانی خود را مرخص و یا اینکه همپای کارگران پروژه ای و طبق کمپین ٢٠/١٠ به آنان رفتار کرده و حقوق داده و مقررات را برایشان اجرا کنید.

کارگر افغانی بدون گیت پاس، بدون داشتن مجوز کار یعنی کارگری که وجود ندارد و اگر در حادثه ای بمیرد و یا مجروح شود پیمانکار هیچ مسوولیتی را در قبال این کارگران نداشته و از خود سلب مسوولیت خواهد کرد. …بیشتر

گسترده تر باد همبستگی همه بازنشستگان!

امروز سه شنبه 14 شهریور 1402 بازنشستگان کشوری و لشکری به همراه بازنشستگان تامین اجتماعی و مخابرات و دانشگاه علوم پزشکی در محل صندوق بازنشستگان کشوری تجمع کردند. سخنرانان در خصوص معیشت و اجرای درست همسان سازی حقوق و جلوگیری از حیف ومیل کردن سرمایه های کشور در راههای غیر نیاز کشور صحبت نمودند. همچنین بازنشستگان خواستار آزادی معلمان و مطالبه گران صنفی دربند شده و شعار« معلم زندانی آزاد باید گردد » سر دادند. سخنران بعدی در مورد هزینه های بی مورد در حرکت سیاسی اربعین سخن راند. در ادامه تجمع کنندگان با شعارهای صنفی و سیاسی گردهمایی را ادامه داده و با شعار« فقط کف خیابان بدست میاد حق مون – نه حیله نه بازی اجرای همسان سازی – رئیسی دروغگو حاصل وعده هات کو و در آخر شعار تا حق خود نگیریم آرام نمی نشینیم» در پایان تجمع شعار« دوباره برمیگردیم » و تذکر مجری برنامه در شرکت یکپارچه همه بازنشستگان در تجمعات یکشنبه های تامین اجتماعی و دوشنبه های مخابرات و سه شنبه های صندوق بازنشستگی کشوری سخن گفت و ختم تجمع اعلام شد. …بیشتر

مرگ کارگران در آشفته بازار سیاست های ضد کارگری!

سیاست های ضد کارگری که از سال گذشته با شیب تندتری آغاز شده است همچنان پیش می تازد. دولت بر تصاحب همه آن چیزی که متعلق به زحمتکشان است عزم خود را جزم نموده تا آنجا که وزارت کار به دلال خانه ای برای پیشبرد این سیاست ها تبدیل شده است.

مرگ کارگران در این آشفته بازار سیاست های ضد کارگری به امری عادی تبدیل شده است. محبوس شدن 6 کارگر معدن طرزه شاهرود در عمق 700 متری و سپس مرگ فجیع آنان که بی تردید از سر سودجویی اتفاق افتاده است در جامعه ای که هر روز درگیر سیاست های نئولیبرالیستی است به ویژه در وزارت کار، واکنشی را برنینگیخت. …بیشتر

پترو پالایش کنگان همچنان ظلم می کند!

به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، شرکت کیان سازه بنوار به پیمانکاری کیان پور مستقر در پتروپالایش کنگان به سرپرستی کارگاهی مهندس مردای همچنان تخلفاتش ادامه دارد. این پیمانکار در 7 شهریور با پرداخت 30 درصد از حقوق تیرماه کارگران قول داد که در آخر هفته مابقی را نیز پرداخت خواهد کرد. اما در روز شنبه 11 شهریور اعلام کرد که شرکت کیان سازه بنوار به این پیمانکاری پولی پرداخت نکرده است لذا از دادن مابقی پول خودداری کرد. این شیوه پیمانکار برای جلوگیری از اعتراض و تجمع کارگران صورت گرفته است و همچنین می خواهند خود را از زیر بار دادن پول خلاص کرده شرکت بالا دستی را مقصر جلوه بدهند. این در حالی است که

1-امکان ندارد کارفرما پول صورت وضعیت را به پیمانکاران تابع به صورت تمام و کمال تسویه نکند و جز مقداری که بابت حسن انجام کار نگه می دارد. …بیشتر

یکشنبه های اعتراض!

به گزارش خبرنگاران پیام سندیکا، امروز ١٢ شهریور بازنشستگان تامین اجتماعی شهرهای رشت، تهران، اهواز، کرمانشاه، شوش دانیال و بازنشستگان فولاد در تهران و اصفهان دست به تجمع زدند.

در شوش دانیال با سخنرانی علی نجاتی عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه که می گفت: «وضعیت معیشتی توده کارگر بدتر شده و سفره ها هر روز کمرنگ تر می شود. واگذاری بانک رفاه و اجرا نشدن ماده ٩٦ تامین اجتماعی بی قانونی هایست که بر علیه زحمتکشان اعمال می شود» یکی دیگر از کارگران گفت:«پیام ما به دولت، ما همه شرمنده زن و بچه هامون شدیم امیدواریم که شماها هم شرمنده زن و بچه هاتون بشید با این وضعیتی که برای ما درست کردید»

در اهواز بازنشستگان با راهپیمایی به عدم رسیدگی به خواسته هایشان دست به اعتراض زدند. زنان پیشگام تظاهرات بوده و با حضور پر رنگ خود پس از رشت، نشان دادند که همگام با برادران خود از سفره های حقیرانه شان صیانت خواهند کرد و سکوت نخواهند کرد. …بیشتر

تبلیغ برای شرکت های بدنام!

به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، سایت هآی استخدام که در تهران مستقر است بطور مرتب آگهی استخدام نیرو برای پالایشگاه بدنام شاهرود می گذارد تا به این وسیله کارگران را گول زده به یک محل برده داری بفرستد و از بغل این خیانت به کارگران پول خوبی از پالایشگاه شاهرود به جیب می زند. کسی نیست به این پالایشگاه بدنام بگوید به جای پول دادن به این همه تبلیغ برای آگهی به کارگرانت حقوق خوب بده تا کارگران فراری از این اردوگاه اجباری کار نباشند. دوستان کارگر توجه کنند:

پالایشگاه شاهرود با مدیریت عاملی دکتر حمید وارثی و سرپرست کارگاهی سرگرد زحمتکش و سرپرستی اجراءِ مهندس نیکزاد، حق و حقوق قریب به ۳۰۰ کارگر اعم از قالب و آرماتور‌بند، داربست‌بند، نقاش، سندبلاست‌کار، عایق‌کار، جوشکار، فیتر، مونتاژکار، راننده و کمکی و کادر اداری و دفتر فنی و کنترل کیفی را به مدت ۴ ماه از اسفندماه سال گذشته پرداخت نکرده و از ارسال لیست بیمه‌ تأمین اجتماعی کارکنان یاد شده خودداری نموده است. خوابگاهی با وضعیت اسفناک و فاقد هرگونه امکانات حداقلی رفاهی در شأن کارکنان زحمتکش پروژه‌ای بوده و از تأمین سرویس ایاب و ذهاب و حتی ۳ وعده غذایی معمول در پروژه‌ها برای پرسنل خود خودداری می کند. علی‌رغم اینکه کارکنان شاغل در شرکت مذکور هیچ‌گونه امنیت شغلی نداشته و هر کدام از آن‌ها در هر لحظه به بهانه‌های پوچ و بی‌اساس فنی و غیرفنی بدون پرداخت کوچکترین حق و حقوقی اخراج و با یک نیروی فریب‌خورده‌ی دیگر جایگزین می‌شده، محیط کار جوی نظامی و امنیتی دارد. پالایشگاه فاقد هرگونه واحد ایمنی و بهداشت HSE بوده و به همین دلیل به علت عدم نظارت بر سلامت ابزار کار و ایمنی محیط کار، تعدادی از کارکنان دچار جراحت‌های شدید و صدمات جبران‌ناپذیر به علت استفاده از صفحات سنگ تاریخ مصرف گذشته و فاسد شده‌اند که به علت نداشتن بیمه، در شرایط اقتصادی سخت حاضر هزینه‌های درمانی سنگینی را شخصاً متحمل شده‌اند.

این موارد گوشه کوچکی از وضعیت این اردوگاه کار اجباری برای برده های کارگر است

گول نخورید. این پالایشگاه تحریم کارگری است.

کارگران افغانی را آگاه کنیم!

به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، با افزایش ورود کارگران افغانستانی به پروژه ها به ویژه در بخش های ساختمانی همچون بنایی، سنگ کاری، داربست، رنگ و عایق، سیویل، دیوارچینی، پلاستر، کف سازی و قالب، کارگران ایرانی در این رشته ها شغل خود را از دست داده به خیل پیمانکاران می پیوندند. بطور نمونه در شرکت مشعل پویا در پالایشگاه اصفهان ١٥٠ کارگر افغانستانی را در رشته های سیویل، دیوارچینی، پلاستر، کف سازی و قالب استخدام نموده است و پیمانکارشان هم افغانی است.

دوستان کارگر،

اکثر این کارگران از موضوعاتی چون ایمنی، گرمازدگی، داشتن لباس کار مناسب و کفش ایمنی، ٨ ساعت کار بی خبر بوده و فقط خوشحالند که مشغول به کار شده برای خانواده خود پول خواهند فرستاد. کارگر ناآگاه چه ایرانی چه افغانستانی هم بلای جان خودش است و هم بلای جان دیگر کارگران. به آنان آموزش بدهیم که بدون کفش کار و لباس کار مناسب چه بیماری های پوستی و گوارشی در دمای بالای ٥٠ درجه در انتظارشان است. به آنان بگوییم نداشتن کمربند ایمنی و کلاه ایمنی مرگ را به خود نزدیک کرده اند. به آنان بگوییم که همانطوری که دستمزدهای ما با تاخیر پرداخت می شود و حتا خورده می شود وای به حال شما که دستتان به جایی بند نیست و دست از پا درازتر از پروژه ها خواهید رفت. …بیشتر

همکاران محترم و زحمتکش پروژه‌ای!

شرکت پالایشگاه نفت و گاز پیروزی (سهامی خاص) واقع در استان سمنان، شهرستان شاهرود، کیلومتر ۱۵ جاده دامغان، جاده اختصاصی پالایشگاه شاهرود با مدیریت عاملی دکتر حمید وارثی و سرپرست کارگاهی سرگرد زحمتکش و سرپرستی اجراءِ مهندس نیکزاد، حق و حقوق قریب به ۳۰۰ کارگر اعم از قالب و آرماتور‌بند، داربست‌بند، نقاش، سندبلاست‌کار، عایق‌کار، جوشکار، فیتر، مونتاژکار، راننده و کمکی و کادر اداری و دفتر فنی و کنترل کیفی را به مدت ۴ ماه از اسفندماه سال گذشته پرداخت نکرده و از ارسال لیست بیمه‌ تأمین اجتماعی کارکنان یاد شده خودداری نموده است.شرکت فوق‌الذکر داری خوابگاهی با وضعیت اسفناک و فاقد هرگونه امکانات حداقلی رفاهی در شأن کارکنان زحمتکش پروژه‌ای بوده و از تأمین سرویس ایاب و ذهاب و حتی ۳ وعده غذایی معمول در پروژه‌ها برای پرسنل خود خودداری می کند. علی‌رغم اینکه کارکنان شاغل در شرکت مذکور هیچ‌گونه امنیت شغلی نداشته و هر کدام از آن‌ها در هر لحظه به بهانه‌های پوچ و بی‌اساس فنی و غیرفنی بدون پرداخت کوچکترین حق و حقوقی اخراج و با یک نیروی فریب‌خورده‌ی دیگر جایگزین می‌شده، محیط کار جوی نظامی و امنیتی دارد. …بیشتر

برای رنج کارگران معدن سنگرود

ای مردم، منم، من، کارگر

در ژرف هول انگیز و وحشت زای تونل های تو در تو

به دنبال زغالین سنگ قیرین فام

همان گرما فزای کلبه بی چیز

همان نیروی تولید بخاری ابرگون در بویلری فرتوت

که با اسبش، ترن چون اژدهایی می رود در کوه

اجاق خانه افروزم

ترن در کوره راه زندگی رانم

تمام کوره ها از دسترنج ام می شود بر پا

ولی کاشانه ام بی شعله ای جانبخش

قطار عشق و امیدم توقف دارد اندر برف

تنور سینه ام یخ بسته و قندیل دل خواهد شکستن

عاقبت روزی

منم من، کارگر

همپای مردان سیه در قلب آفریقا

لباسی مندرس بر تن، چراغی کورسو بر سر

زمانی را که خور در خواب و ظلمت سایه افکنده است بر هستی

همان سان می روم در قعر تاریکی و

هنگامی ز اعماق سیاهی سر برون آرم که

خورشید جهان افروز

بر البرز سر سودست

شبم تاریک و روزم تیره تر از آن و رویم روسیاهی می برد منزل

زمانی خانه می آیم که شب از نیمه بگذشت است و

فرزندان خُردم، دیده بر در، خوابشان بُرداست

دریغ از نرم دستی تا که بنوازم گل آسا چهر فرزندان

از آن ترسم که چاک و پینه ی دستم خراشد روی سیمین فام دلبندان

قناعت می کنم با دیدن و بوسیدنی آرام

مبادا کاخ رویاهایشان یکدم فرو ریزد

منم من کارگر

معدنچی ای مفلوک

منم من با تنی آزرده و مسلول

شُشم با گرد کُک آغشته، با سختی نفس از سینه آید تا گلوگاهم

دمادم خس و خس خنجر کشد نایم

علاجش مرگ و می دانم

ولیکن باز هم فردا

قلم در دست و چکش در دگر دستم

به رزمی سخت با البرز خواهم رفت

مرا در جنگ با معدن

نصیبم فر و پیروزیست

ولی در کارزار زندگی

این آزگار جان و تن فرسا

فقط کُه کندن و جان کندنی حاصل

سیاهان زین سیه گنجینه محروم اند و اما

سفیدان را نگر تجمیع اموال و زراندوزی است

مداوم بزمشان بر پا

دوام عیش شان پایا

درونی تیره دارند و برون روشن

ولیکن در درونم چلچراغی روشن از مهر است و تاریکی

اندامم حجابی نیست بر انوار ظلمت کش که روزی

می زند آتش بساط جور جباران

منم من کارگر سنگین به جا چون سنگ رودم

همان معدنچی ای در سنگرودم

رمضان حیدری (ساقی)