
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، افراد زیادی از روشنفکران، اقتصاددانان و کوشندگان اجتماعی از فقر صحبت کرده و آمارهای گوناگونی را از چگونگی این فقر را منتشر می کنند. اما برای یک کوشنده سندیکایی عمق فقر را باید در خانه های مردم جست تا کیفیت فقر را بطور ملموس دریافت.
گرما در شهرهای تهران، کرج، اسلام شهر، قم، ساوه و شهرک های اقماری این شهرها قابل تحمل نیست و افراد زیادی به دنبال راه اندازی کولرهای خانه هایشان هستند اما در محله های کارگری این شهرها از راه اندازی و خرید ملزومات راه اندازی کولر خبری نیست.
در مجتمع های کارگری ۸۰ تا ۹۰ درصد کارگران پول خرید ۳۵۰ هزار تومان خرید پوشال را که لازمه راه اندازی کولر است را ندارند. اگر پمپ آبی سوخته باشد و یا الکترو موتوری کار نکند، خرج تعمیر و یا خرید آن را ندارند.
در خانه های کارگری اگر یخچال، تلویزیون، ماشین لباسشویی بسوزد امکان خرید حتا قسطی این کالاها برای کارگران امکان پذیر نیست. در محله های کارگری فروش لوازم منزل از دوسال پیش سرعت بیشتری گرفته است.
کارگران شاغل و بازنشستگان مدت هاست رفتن به دندانپزشکی، بیمارستان، غذاهای با کیفیت، مسافرت، خرید لباس، کفش نو، را از زندگی خود خارج کرده اند.
کارگران بیکار زندگی کردن را از دستور کار خود خارج نموده اند. در طی یکماه لوبیا چیتی از ۱۳۰ هزار تومان به کیلویی ۴۰۰ هزار تومان، عدس، لپه، فقط طی یک ماه ۴۰ درصد افزایش قیمت داشته اند.
زحمتکشانی که پول رفتن نزد پزشک را ندارند و خود درمانی می کنند با افزایش های نجومی دارو روبرو شده اند. یک برگ قرص آزیترومایسین ۵۰ هزار تومان، یک برگ قرص متفورمین برای بیماری قند ۱۰ هزار تومان و یک برگ کپسول آموکسی سیلین چرک خشک کن ۳۶ هزار تومان که مورد مصرف معمول زحمتکشان است.
فقر را نه در آمارها بلکه بر سر سفره های کارگران و روی زرد فرزندان آنان باید جست.
گرد آمدن در سندیکاهای کارگری و مبارزه علیه مافیا تنها چاره زحمتکشان است.