جنگ پایان نیافته است!

با تبریک آرامش و آغاز آتش بس موقت در میهن عزیزمان ایران، اعلام می کنیم هرگز نباید به قول دروغگویان باور داشت و خام نیرنگ های ضدانسان آنان گردید.
در طی ۴۳ سال، سرزمین ما ۲ جنگ ویرانگر را تجربه کرد. نتیجه جنگ اول عدول ازعدالت اجتماعی و پشت کردن به آرمان های انقلاب به ویژه آزادی اتفاق افتاد و بستری شد برای رشد سرمایه داری هار که امروزه نه تنها وضعیت معیشتی مردم از دهه شصت بدتر شده بلکه دست اندازی به ثروت ملی از سوی مافیای لانه کرده در دولت که هر روز پر رنگتر می گردد.
همانطوری که اطلاعیه ۲۸ خرداد ذکر کردیم که سرمایه داری جهانی به دنبال تقسیم دوباره جهان است و چشم خود را به همه مقررات بین المللی بسته تا ثروت خاورمیانه را بدست بیاورد. در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسراییل و هم در جنگ اوکراین ثابت شد که جهان تک قطبی فروپاشیده است و دیگر نمی توان روسیه و چین را در معادلات اقتصادی و سیاسی به حساب نیاورد.
شکست موقت آمریکا و اسراییل در این جنگ به ما نشان داد تا چه حد وضعیت امنیتی و دفاعی ما ضعف دارد. حضور تربیت شدگان نظامی اسراییلی در شهرهای کشور بخش انکار ناپذیر این واقعیت است. تخریب زیر ساخت های کشور و ترور دانشمندان مان، تحمیل هزینه های هنگفت برای بازسازی و تربیت متخصصین آن هم در شرایط اقتصادی کشور کاریست دشوار که بی تردید از جیب زحمتکشان پرداخت خواهد شد. در همین راستا خرابکاری های مافیا در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و امنیتی بخش دوم فروپاشی ایران همانند آنچه در شوروی اتفاق افتاد، در دست اجراست. نفوذ سیاست های سرمایه داری نئولیبرال در اقتصاد و سیاست ادامه جنگ نرم است که سالهاست کلید خورده است. سرمایه داری جهانی در این جنگ پیروز میدان شد، چرا که با نابودی زیرساخت های ایران، اسراییل، سوریه بخشی از نقشه شوم خود را اجرا کرده است و دست برتر برای بازسازی منطقه از لبنان و فلسطین تا ایران و اسراییل را دارد. یهودیان جهان باید هزینه اسراییل را بدهند و نفت خاورمیانه هزینه بازسازی ایران و سوریه و لبنان را. برای آنکه ایران قادر باشد مخارج این بازسازی را به جیب سرمایه داری جهانی واریز کند، تحریم فروش نفت به چین با اجازه آمریکا داده شد.

با این سیاست ها، ایران در مرز مرگ و زندگی همواره دست و پا خواهد زد تا قدرت منطقه ای و اقتصادی خود را نتواند احیا کند.
بی تردید کاسبان تحریم(نئولیبرال ها) از این فضای تحریم و بازسازی و به ویژه فروش نفت به چین هم به دنبال اختلاسند و هم برای باز کردن جای پای سرمایه داری غرب به عنوان بازسازی زیرساخت های کشور از جمله سامانه های دفاعی و اقتصادی تلاش خواهند کرد.
همچنان اعتقاد داریم برای سد کردن این برنامه های ضدانسانی سرمایه‌داری نئولیبرال در سراسر جهان تکیه بر افکار عمومی و تاکید بر نظمی که بعد از جنگ دوم جهانی برای بی قانون و هرج و مرج در پهنه جهان و محدود کردن فاشیسم که مورد قبول همه کشورهای جهان است باید پای افشرد.
همه نگران وطن هستند. هنوز اعتقاد داریم آنچه بر سر سوریه آمد می خواهند بر سر ایران هم بیاورند. شاید این آخرین فرصت باشد برای نجات ایران از فروپاشی. آیا خواست زیادی است که نظام همچنانکه با دنیا به مذاکره می نشیند در داخل هم با مردم خود به گفتگو بنشیند؟؟ دیدیم هر ایرانی وطن دوست در جای جای این جهان چگونه نگران استقلال و جغرافیای ایران بود و این اعتماد ملی و همبستگی مردم است که ما را فعلن از این پیچ تاریخی به سلامت گذراند نه موشک ها.
به نظر ما اولین گام می تواند بازگشت به مواد مترقی قانون اساسی اصول ۳، ۹، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۶، ۲۷، ۲۹، ۳۰،۳۱، ۳۲، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۳، ۴۴ باشد و همچنین به نام حفظ استقلال نباید آزادی ها را محدود ساخت(اصل۹ قانون اساسی) که می تواند کار پایه گفتگوهای ملی قرار گیرد.
دشمن با تکیه بر خرابکاری های عمدی در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، امنیتی بر افزایش نارضایتی داخلی همچنان امیدوار است. این امید را باید ناامید کرد.گام اول می تواند آزادی زندانیان سیاسی، عقیدتی، اجتماعی و صنفی باشد. باید تمامی دستورالعمل ها و بخشنامه های ضد قانون اساسی را ملغا نمود و به گفتمان ابتدای انقلاب بازگشت. جوان بیکاری که از سر استیصال به خدمت موساد در آمده بود نتیجه سیاست های غلط اتخاذ شده است.
جنگ تمام نشده بلکه رویکرد دیگری یافته برای به شکست کشاندن این جنگ بازگشت به عدالت اجتماعی و اعتماد به مردم تنها راه چاره است و شاید این آخرین فرصت باشد!! تمامی جانباختگان چه نظامی، دانشگاهی و مردم عادی از بدنه زحمتکش جامعه بودند. باید به این طبقه پرداخت. صف طولانی که در مرزها برای فرار از ایران شکل گرفته بود هیچ کارگر، پرستار، دانشگاهی و سرباز، بقالی را در بر نمی گرفت.
میهن زحمتکشان نه در چمدان ها و حساب های بانکی بلکه در خاک زر خیز خوزستان، جنگل های هیرکانی و بلوط زاگرس، سرزمین بلازده بلوچستان، شهر حافظ و سعدی و فردوسی، کوههای دالاهو است.
دشمن اصلی ایران سیاست های نئولیبرالیستی، جاده صاف کن سرمایه داری جهانی است و بدیل آن جنبش های کارگری و اجتماعی است که باید تقویت شود.
بگویید این جمله در گوش باد
چو ایران نباشد تن من مباد

سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
۶ تیر ۱۴۰۴