درسهایی که از شیوع کرونا ویروس (کووید19 I) در جهان باید آموخت!

با تمامِ سختیِ تحملِ غم و اندوه فراوان برای تلفات انسانیِ ناشی از شیوع ویروس کرونا و خساران سنگین آن بر اقتصاد جهان و هزینه های مالی فراوان برای خانواده ها، اما با این حال شرایط و موقعیتی فراهم گردیده که دانشمندان ومحققان و متخصصان در حوزه های مختلف زندگی بشری (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، رفتاری، آموزشی، بهداشتی، نظامهای سیاسی، اقتصادی و……) در سطح بین المللی، کشوری، منطقه ای، قومی، عشیره ای، مذهبی شهری و روستایی به مطالعات عمیق دست بزنند و به جمع بندی هایی برسند. این جمع بندی ها در تمام زمینه های زندگی بشری ممکن است به نگرش های نویی بیانجامد که لازم باشد جامعه بشری و طبقات مختلف اجتماعی در ذهنیت ها و باورها و رفتارهای خود تغییرات مهمی به وجود آورند. قطعن این اتفاق هم خواهد افتاد و حاصل تحقیقات مختلف در قالب نیاز به اقدام در زمانهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در اختیار مردم جهان قرارخواهدگرفت .

شک نباید داشت که طبقات مختلف اجتماعی در سطح جهان منتظر نظر متخصصان و نظریه پردازان نخواهند ماند اگر دیر بجنبند، برداشتهای کلی خود را خواهند داشت و ممکن است براساس این برداشت ها دست به اقدامات عملی هم بزنند.

کرونا می آموزاند که چه نظامهای سیاسی، اقتصادی، ایدئولوژکی منافع عموم مردم و زندگی بشری برای آنها اهمیت دارد و کدامها به منافع شخصی و سود سرمایه و ماندن در قدرت به هر قیمت فکر می کنند. نظام حقوقی براساس منافع شخصی، خصوصی و فردی، یا نظام حقوقی براساس منافع جمع و اجتماع انسانی، کدامیک بیشتر در خدمت سعادت نوع بشر است .

این رفتار مردم یک روستا در کردستان ایران قابل تأمل است که مردم این روستا براساس چه نظام اجتماعی عمل می کنند؟ وقتی به نظام سیاسی حاکم در کشور امید اقدام به موقع ندارند و خود دست به ایجاد کمیته های مختلف برای نگهبانی در روستا، تست تب روستاییان، رعایت فاصله اجتماعی و تأمین معاش مردم و جمع آوری کمک های مردمی برای خرید نیازهای اولیه بهداشتی و نظارت در مصرف آنها روی می آورند. البته ممکن است هیچ الگوبرداری از یک نظام خاصی در بین نباشد و ممکن هم هست باشد . چون گفته شده این اقدام با ابتکار و فعالیت بیشتر جوانانِ روستا اتفاق افتاده است.

به عهده ی فعالین صنفی، سندیکایی، سیاسی، اجتماعی، دانشجویی، زنان ومخالفان نظام سرمایه داری است که با قبول مسئولیت برای جامعه بشری روشن نمایند که نظامهای سرمایه داری به روی کوهی از شن برپا گشته که با هر تکانی زندگی انسانها با خطرنابودی مواجه می شود. یعنی انسانها در نظامهای سرمایه داری همیشه درلبه پرتگاه زندگی می کنند.

دربحث شیوع کرونا و شیوه یِ مقابله با آن و چگونگی رسیدگی به وضعیت معیشت و بهداشت و درمان تمام طبقات و اقشار جامعه های گوناگون در سطح بین المللی، مشخص شد که ایده و آرمانی که معتقد است تنها راه نجات بشریت از جنگ، نابرابری، ظلم و زور، استثمار و بهره کشی، استعمار و تجاوز، و برخورداری تمام آحاد جامعه از نیازهای اساسی مانند شغل، مسکن، آموزش، بهداشت، رفاه، تأمین اجتماعی و آینده ای روشن همراه با حمایت همه جانبه از تمام مردم جامعه در برابر بلایای طبیعی و حوادث گوناگون همه و همه در نظامی مانند سرمایه داری ممکن نیست و بشریت باید طرحی نو دراندازد که منافع جمع و تمام انسانها به طور برابر را در برگیرد.

در این زمان کوتاه شیوع کرونا به وضوح تمام مشخص شد که سوسیالستها وقتی می گویند برای سرمایه داری به جز سود سرمایه و انباشت سرمایه، دیگر سرنوشت بشر و کره ی زمین و محیط زیست و تغییرات اقلیمی جایی در محاسبات آنها ندارد، چقدرصحیح و بی نقص می باشد.

در زیر چند نمونه از اقدامات کشورهای مختلف با نظامهای مختلف در بحث کرونا ویروس آورده می شود که نمونه هایی است از اهداف نهایی نظامهای گوناگون .

1-دراوائل شیوع ویروس کرونا در چین وزیر امور خارجه امریکا در یک موضع گیری ضد بشری اعلام کرد که ویروس کرونا در چین می تواند به رشد بازار سهام در امریکا کمک کمک نماید. این بی شرمی محض است که مرگ و زندگی هزاران انسان در مقابل سود سهام آنها به هیچ انگاشته شود.

2-موضع گیری فوق را با جملاتی از رهبر انقلاب کوبا فیدل کاسترو مقایسه کنید که انسانهادر نظامهای سرمایه داری و سوسیالیستی چه جایگاهی دارند.

فیدل کاسترو: کشور ما تسلیحات هسته ای، شیمیایی و باکتریولوژیکی ندارد، در عوض ما پزشکان کوبایی را به سراسر جهان می فرستیم و به این فکرمی کنیم که چگونه جان انسانها را نجات دهیم.

3-خصوصی سازی آموزش، بهداشت عمومی و درمان، عدم امنیت شغلی، فاصله ی طبقاتی و نابودی محیط زیست، همگی در جهت هرچه بیشتر کردن سود سرمایه است. اینها عواملی هستند در نظام سرمایه داری که زندگی طبقات مزدبگیر و کسبه جزء را به لبه پرتگاه می برد و با لرزه ای ممکن است به دره نابودی سقوط کنند. این سرنوشت فقط در بحث کرونا جاری نیست، بلکه در مورد حوادثی مانند زلزله، سیل، سونامی، خشکسالی، گرانی، تورم، بیکاری و…… صدق می کند و تلفات آنها همیشه از میان محرومترین اقشار جوامع سرمایه داری بوده است .

4-درپیشرفته ترین وقدرتمندترین اقتصادجهان یعنی نظام امپریالیستی امریکا وقتی توان، امکانات و تجهیزات گوناگون این کشور را که برای نابودی دهها بار کره ی زمین کافی می باشد، با توان و امکانات وتجهیزات پزشکی آن مقایسه کنیم، معلوم می شود که اولویت اول سرمایه داری حفظ سود سرمایه می باشد یا حفظ سلامتی و آسایش انسانها؟!

امریکا در سراسرجهان پایگاه نظامی دارد و هر زمان منافع سرمایه ضرورت احساس کند دخالت نظامی می کند. اما برای زمانی مثل اکنون که ملت امریکا به شدت درگیر سرایت ویروس کرونا می باشند امکانات و تجهیزات کافی پزشکی در اختیار نیست و آنطور که مسئولین این کشور اذعان کرده اند کمکهایی از طرف کشورهایی مانند روسیه و چین برای آنها ارسال شده است .

5-قطعن مردم بیشتری متوجه می شوند که وقتی بیشتر بودجه کشورهای با نظام سرمایه داری یا صرف رشد صنعت و تولید و پیشرفت امکانات برای سهل ترشدن تجارت و مصرف کالاهای تولیدی که سود این چرخه تولید و مصرف به جیب درصد اندکی از کل جعیت کشورهای سرمایه داری می رود، و یا صرف هزینه های هنگفت نظامی (ساخت انواع تجهیزات و مواد گوناگون کشتارجمعی و تخریبی) برای سرکوب مردم معترضِ آزادیخواه و برابری طلب در داخل و خارج کشور و حفاظت از تأمین سود سرمایه می گردد، دیگر آینده نگری و پیش بینی حوادثی مانند شیوع ویروس کرونا جایی در اهداف آنها ندارد.

امریکای جهانخوار برای دخالت در هر نقطه ای از کره ی زمین امکان و توان دخالت نظامی دارد، اما برای تحت پوشش تأمین درمانی و اجتماعی قراردادن بخش قابل توجهی از اقشار کم درآمد امریکا بودجه ای در نظر گرفته نمی شود و آنهایی هم که بیمه نیستند توان پرداخت هزینه آزمایش و درمان کرونا را ندارند باید بروند و بمیرند.

6- اماکوبای سوسیالیستیِ موردِ تجاوز و تحریم چندین دهه امریکا را در نظر بگیریم، که از نظر توان مالی و اقتصادی هیچ تناسبی با ایالات متحده امریکا ندارد. امروزه در بحث اپیدمی ویروس کرونا، ضمن مواظبت منطقی برای حفظ سلامتی شهروندان خود، پیشقراول کمک های پزشکی و دارویی به کشورهایی می باشد که به طور وسیع درگیر مبارزه با کرونا هستند، بدون توجه به نظام سیاسی حاکم برآن کشورها. زیرا به قول کاسترو حفظ جان انسانها مهم است. حتا خود چین که مبدأ شیوع کرونا بود چون جان انسانها برای حاکمان چین دراولویت بود، به سرعت دست به کارشدند و به فاصله ده روز دو بیمارستان ده هزار تختخوابی احداث و شهر ووهان را که مبدأ شیوع ویروس بود به شدت قرنطینه کردند، بدون این که مردم ساکن این شهر دغدغه معیشت و گذران روزانه زندگی خود داشته باشند. و مهمتر اینکه چین ضمن مراقبت از جمعیت یک میلیارد و چهار صد میلیونی خود، به کشورهای دیگر نیز کمک رسانی می کند از جمله افغانستان و ایران و امریکا. یعنی این که برای حزب کمونیست چین که قدرت در دست اوست جان انسانها اولویت دارد نه بازار بورس.

متأسفانه ملت ایران هم به علت عدم مدیریت صحیح و منسجم در جامعه و پنهان کاری و نامحرم دانستن مردم توسط حاکمان، با این که اخبار حکایت از شیوع ویروس کرونا در ایران داشت خصوصن قم، اما مسئولان آن را شایعه دشمن می دانستند.

شیوع این ویروس در ایران هم زمان بود با جشنهای حکومتی دهه فجرانقلاب اسلامی و انتخابات مجلس شورای اسلامی که میزان مشارکت مردم در آنها برای مسئولین بسیار با اهمیت است. تا این مناسبت ها تمام شد کرونا در بیشترشهرهای ایران شیوع پیدا نمود و وقتی تلفات شروع شد و دیگر قابل کتمان نبود مسئولین با اکراه وجود این ویروس را در ایران پذیرفتند اما آن را با اهمیت نمی دانستند و هشدارهای مراکز دانشگاهی در امور علوم پزشکی را نادیده می گرفتند و رفت و آمد و ارتباط با چین را زمانی محدود کردند که دیگر مثمرثمر نبود.

رشد سریع کروناهمزمان شد باجشن نوروز 1399 و دولت به توصیه برای ماندن در خانه اکتفا نمود و با آن روابط شکرآبی که بین مردم و حکومتگران از خیلی وقتها پیش حاکم گشته بود، حدود نه میلیون نفر به گفته مسئولان راهداری به مسافرت نوروزی رفتند و این شد که تلفات انسانی این اپیدمی در ایران با جمعیتی حدود 5’5 درصد چین از آن کشور که مبدأ ویروس بود سبقت می گیرد. چون ملاحظات سیاسی، اقتصادی دردرجه اول اهمیت است، تاجان انسانها. چون در فیلمی که از تظاهرات 22بهمن و یا انتخابات گرفته می شود و به جهان مخابره می گردد حضور مردم خیلی اهمیت دارد.

اکنون که این یادداشت را می نویسم نزدیک به دوماه از سرایت کووید19 به ایران می گذرد و هنوزمسئولین به یک مدیریت واحد، منسجم وهماهنگ نرسیده اند.

وزیر صنعت معدن تجارت می گوید کسب و کارها باید فعالیت خود را شروع کنند. وزیر بهداشت مخالف است،رئیس جمهور میگوید نمی شود کارها را خواباند. مراکزعلوم پزشکی دانشگاهها می گویند شهرها باید قرنطینه شوند. مردم هم سردرگم هستند. اگر سرکار می روند سلامتی خود و خانواده را به خطر می اندازند و اگر در خانه می مانند با معیشت خود چه کار کنند؟

دولت برای این زیر بار قرنطینه نمی رود که می داند باید مانند چین حداقل معیشت مردم را در زمان قرنطینه تأمین نماید و این کار را هم نخواهد کرد زیرا پولها در جاهای مناسبتری باید هزینه شود که جان ایرانیان در مقابل آن اهمیتی ندارد.

حال اکثریت بزرگی از مردم ایران قبل از شیوع کرونا خوش نبود. به علت عدم مدیریت صحیح جامعه، رانت خواری، فساد، تبعیض، بیکاری، گرانی، تورم، عدم امنیت شغلی، خصوصی سازی همراه با فساد و باندبازیِ تمام عرصه های حیاتی جامعه ایران از جمله آموزش و بهداشت و درمان………. که کرونا هم به یاری آنها آمد تا اگر کسی از این بلایا جان سالم به دربرد کرونا به حساب او برسد.

با این حال کرونا تجاربی گرانبها و درسهایی آموزنده در خود نهفته دارد که آگاهان و گروههای پیشرو و فعالین صنفی، سیاسی و اجتماعی با جمع بندی این آموزه ها می توانند آنهایی را که مسیر کسب دانش و تجربه و تعقل خود را مسدود نکرده اند ولی برداشتهایی اشتباه از نظامها، قدرتها، تحلیل طبقاتی جامعه، ادیان، مذاهب و باورها دارند، اشتباه خود را تصحیح و راه درست را در جهت رسیدن به آزادی، برابری، عدالت، صلح و پایان ظلم و استثمار در پیش گیرند و برای تحقق آن تلاش نمایند.

کرونا چنان جهانگیر شد که دیگر هیچ گروه و یا پیروان هیچ دین و مذهبی خود را نمی توانند نماینده واقعی خدا در روی زمین قلمداد کنند. رفتار کرونا با شیعه، سنی، یهودی، بهایی، زرتشتی، مسیحی، بادین، بی دین، نماز خوان، عرق خور، یکسان و دهن خیلی ها را برای خود برتربینی بسته است.

اگر چنین نبود و در همان کشور مبدأ یعنی چین می ماند حتمن علت آن را کمونیست بودن مردم چین توسط مذهبیون قلمداد می شد و مردم را از هرگونه گرایش کمونیستی برحذرمی داشتند.و البته با تأمین مالی همه جانبه آنها ازجانب سرمایه داری جهانی .وحرف آخر؛

در جواب آنهایی که سرمایه داری را آخرین مرحله تکامل جهان می دانند، باید به افراد ساکن این کره ی خاکی این را نیز یادآور شد که اگر حکم تئوریسین های مدافع سرمایه داری صحیح می باشد پس پایان زیست بر روی کره ی زمین روزی نه خیلی دور اعلام خواهد شد. زیرا این نظم جهانی فقط در فکرساختن جنگ افزارهای کشتار جمعی می باشد تا از موجودیت خود و از انحصار قدرت و ثروت در دست خود دفاع کند و اگر زمانی حادثه ای یا بیماری واگیردار ِکمی قدرتمندتر از کرونا شیوع پیدا کند انسانها چیزی برای دفاع از خود در مقابل آن را ندارند، مگر قبل از اینکه آن روز برسد بشریت فکری به حال خود کند.

وضمیمه:

من این یادداشت را تمام کرده بودم که مطلبی از نوام چامسکی به دستم رسید. این امر باعث شد این یادداشت غیر از حرف آخر یک ضمیمه هم به آن اضافه گردد. همانطور که ملاحظه خواهید نمود نظرات چامسکی در رابطه با شرایط جهانی که بشریت با آن دست به گریبان است، نشان می دهد من هم زیاد به بیراهه نرفته ام، بدون اینکه قصد داشته باشم خودم را با یک نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی مقایسه نمایم.

نوام چامسکی :

…..بحران سلامتی که ویروس کرونا برای بشر ایجاد کرده است بسیار خطرناک و جدی می باشد و ممکن است عواقب وخیم تری در آینده به بار آورد. اما این بحران موقتی است و در نهایت برطرف خواهد شد. در حالی که ما با دو بحران دائمی بسیار خطرناکتر و جدی تر که هستی بشر را به یکباره از میان بر می دارد روبرو هستیم، این دو بحران یکی جنگ هسته ای است و دیگری گرم شدن کره زمین.

باید اذعان نمود که این تهدیدات اعم از بحران کرونا و جنگ هسته ای و گرم شدن کره زمین تهدیداتی است که به دلیل اعمال سیاستهای نئولیبرالیسم ایجادشده است و روزبه روز نیز شدت خواهد گرفت. بدیهی است بعد از پایان گرفتن بحران کرونا جهان با دو گزینه محتمل روبرو خواهد شد: یا بر تعداد نظامهای تمامیت خواه و مستبد به مراتب ددمنش تر افزوده می گردد و یا با یک بازسازی بنیادین با شرایط انسانی تر در جوامع ایجاد خواهد شد. اما درحال حاضر سرنوشت ما در دستان دلقک های بیمارگونه اجتماعی مانند ترامپ و متحدان همفکرش در جهان قرار دارد …….. با پایان گرفتن بحران کرونا، مردم جهان باید تصمیم بگیرند که بر اساس چه الگو و عقیده ای می خواهند آینده خود را بنا سازند. زیرا می دانیم که منشاء همه نابسامانی ها و مشکلات عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به خاطر اعمال سیاستهای نئولیبرالیسم و بازار جهانی است …..اما هنوز امروز بشریت با وقوع یک جنگ هسته ای از طرفی و فاجعه تخریب محیط زیست از طرف دیگر که هستی و نسل انسان را برای همیشه نابود خواهد ساخت، دست به گریبان است. بنابراین لحظات کنونی یکی از مهمترین لحظات تاریخ بشراست. این لحظات نه فقط به دلیل مقابله با ویروس کرونا است بلکه آگاهی از نقص و عیوب نظامهای جهانی و نارسایی عملکرد سیستم اقتصادی آنها می باشد که می باید برای بهبود آینده بشریت تغییرکنند. بنابراین ویروس کرونا یک هشدار و زنگ خطر برای جلوگیری از فجایع آینده است .

یارمحمد اکبری عضو سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران

21فروردین ١٣٩٩