نقدی بر کتاب رقص لحظه های باد

کتاب رقص لحظه های باد نوشته حسین جشن چاپ اول، انتشارات ارگ نواندیش در ١٣٥ صفحه و تیرا00١٠٠٠در زمستان ١٣٩٨ منتشر شده است. حسین جشن از کارگران پروژه ای در عسلویه است که مدرک تحصیلی اش کارشناسی در رشته روان شناسی است. او هم اکنون در عسلویه در پروژه های نفتی به عنوان یک کارگر فنی مشغول کار است.

در این کتاب به مسایلی چون روان شناختی، فلسفی، جامعه شناسانه کارگری و اجتماعی بر می خوریم. فارغ از کاستی هایی که این کتاب دارد و نویسنده آن برای اولین بار در عرصه قلم وارد شده است، می توان این کاستی ها را نادیده گرفت. این کاستی ها در عرصه نظری نمود یافته است و هرچه نویسنده به موضوعات قابل لمس پرداخته، شیوایی قلم و متن زیبایی خاصی می گیرد. خواننده می تواند در لابلای متون این کتاب مبارزه، اخلاق کارگری و کلمات کلیدی و طلایی زندگانی را ببیند.

ضمن خسته نباشید به این رفیق خوبم فرازهایی از کتاب را که بر من تاثیر عمیقی گذاشته است را در زیرمی آورم:

قطعه همدرد: «فقط نگرانی ام آن است که تو به شخصیت حقیقی خود احترام نمی گذاری»

قطعه رقص لحظه ها: « اگر خوشبختی خود را در لحظات شادی دیگران بدانیم آن وقت است که به مرحله ی از جامعه شناسی انسانی خواهیم رسید»

قطعه وصل: «این دوست داشتن توست که آزادی را به من آموخته است تا زیر بار هیچ ذلتی و خواری نروم و شخصیت خود را زیر سوال نبرم»

« مرا در همسایگی قبیله تن خویش مهمان باش….»

قطعه یگانگی: « امیدواریم که همه ما بتوانیم مسیر انسان بودن را تا سر حد انسانیت بپیماییم»

قطعه پدر: « آن قناعت که تو می گفتی تنگ نظری و رنجش نسبت به خود نبود، بلکه راه صحیح یک زندگی سالم، زیبا و با نشاط می باشد»

امیدوارم این کتاب را تهیه کرده و بخوانید و از آن لذت ببرید.

مازیار گیلانی نژاد اردیبهشت ١٣٩٩